السلامُ علی الحسین
و علی، علی ابن الحسین
و علی اولاد الحسین
و علی اصحاب الحسین
*********************
التماس دعا.......
دوشیزه نوشت ۱:کامنت های دو پست قبلی،همونی که رمز دار بود،همه با پاسخ تایید شد!
دوشیزه نوشت ۲:از حالا به بعد هیشکی از تو لینک هام حذف نمیشه!!!!اگه کسی نیاد و سر نزنه دیگه خودش میدونه!!!اما اگه تا عید اصلا سر نزنه لینک تکونی اش میکنم!!!هر کسی هم که بیاد اینجا و بگه منو لینک کن،باید دو سه هفته ای مکرر بهم سر بزنه،اگه ببینم با معرفته لینکش میکنم!!!
دوشیزه نوشت ۳:دوستون دارم......
دوشیزه نوشت ۴:باران جونم،زهره گلی و تموم کسایی که بلاگفا دارین،متاسفانه نمیتونم بهتون کامنت بدم.....بهم کد تایید نمیده....به محضه اینکه درست شد براتون کامنت میذارم......خلاصه گفتم که ناراحت نشید از دست من.....چون تقصیر این بلاگفا لعنتیه....
به نام خدا
هر روز که میگذره بیشتر به این فکر می کنم که سر نوشتم چه طور پیش میره .
بعضی وقتا ما ادما اشتباهاتی می کنیم که دیگه نمیشه اونا رو جبران کرد .
خدایا خودت کمک کن .
منکه فقط نیستم که به کمکت احتیاج دارم همه بهت احتیاج دارن اما اینقدر که گناه کردن جرعت روبرو شدن با تو رو ندارن .
اما اینو نمی دونن که تو همیشه اماده ای که بهشون کمک کنی . اما باز هم ما اینا رو نمی فهمیم .
خدایا دوستت دارم خیلی زیااااااااااااااد .
به نام خدا
باید بگم امروز یکم حالم بهتر شده .
چون فهمیدم تنها نیستم .
فهمیدم هنوز هم کسایی پیدا میشن بدون اینکه بشناسنت با هات هم کلام میشن .
نمی دونم فردا هم می تونم بیام یا نه .
خدا کنه که هنوز وقتی برام مونده باشه و منتظرم بمونه .
خدا کنه حد اقل فردا بهتر از امروز باشه .
بهتون خوش بگذره و هیچ وقت غمگین نشین .
به نام خدا
امروز دوباره اومدم تا یه چیزایی رو بگم که اگه نگم رو دلم
می مونه .
اومدم بگم که نمی دونم چرا احساس می کنم هیچکی منو دوست نداره .
واقعا چه دنیای بدی شده .
بعضی وقتا دلم می خواد بمیرم و دیگه اینجا نباشم .
اما یاد خدا که میاد تو دلم تصمیمم رو سست می کنه چون اگه می خواستم نباشم خدا منو به این دنیا دعوت نمی کرد .
خدایا شکرت به خاطر تمام کارهایی که برام می کنی .
به نام خدا
راستش نمی دونم چرا اینقدر ادما بد شدن .دلم واقعا پره و هیچ جوری خالی نمیشه .
دیگه نمی تونم به هیچ کس اعتماد کنم .
همه برای منافع خودشون باهات دوست میشن .
بعد هم جوری باهات حرف میزنن که انگار خودشون بهتر از بقیه چیز می دونن و جلوی تو از خوبی هات میگن و پشت سرت...........
تو این دنیا هیچ کس به من کمک نمی کنه و دوستی شون هم دوستی خاله خرس ست .
فقط یک نفر هست که به حرفام گوش میده که اون هم جسم نیست که منو راه نمایی کنه اون دوست خداست .
خدایا بهم صبر بده تا بتونم تو این دنیای بی رحم ادما دووم بیارم .
به نام خدا
دوباره یه روز دیگه هم گذشت و یه روز از عمر ما کم شد .
نمی دونم چرا احساس می کنم دلشوره ی عجیبی دارم .
دیگه نمی تونم مثل همیشه شاد باشم شاید به خاطر اینه که دیگه بچه نیستم .
در هر صورت امروز هم با تموم بدی هاش و خوبی هاش گذشت .
دعا میکنم که حداقل فردا بهتر از امروز باشه .
به نام خدا
راستش این اولین پست این وبلاگ هست .
راستش نمی دونم الان چی باید بنویسم اما فرداها چیز هایی می نویسم که همیشه می خواستم همه بدونن و الان این فرصت رو پیدا کردم تا بنویسم .
فقط الان یه دعایی می کنم تا بعدا به کارم بیاد :
خدایا مرا به حال خودم واگذار نکن .
امین یا رب العالمین .