㋡قصه های من و مامانم ۱-امان از مامان پر مطالعه! ㋡

مامانم درجایی خوانده بود که در یکی از ممالک خارجی  

 

بیمارستانی درست کرده اند که نه دکتر داره نه دارو!یعنی  

 

مخصوص بیمارانی که دکتر جوابشان کرده است.در این بیمارستان  

تمام مدت برای بیماران فیلم های کمدی یا به طور زنده تئاتر کمدی  

اجرا می کنند ولطیفه و جوک می گویند.خلاصه این مریض ها از  

 

صبح تا شب می خندند.جالب این است که بسیاری از بیماران  

 

سرطانی پس از گذشت مدت زمانی،خوب می شوند بطوریکه نتیجه  

ی ازمایش های انها پزشکان را حیرت زده می کند.از وقتی مامان  

این مطلب را خوانده،هر بار که خسته و کوفته از مدرسه به خانه  

 

می رسم هنوز لباسهایم را عوض نکرده ام می گوید:جوک جدید  

 

چی داری کمی بخندیم؟راستی راستی عجب گرفتاری شدیم از دست  

این مامان پر مطالعه.گاهی اوقات هم به دوستان خوش مزه اش  

 

زنگ میزنه و میگوید:نمی دونم چرا دارم یه خرده سرطان می  

 

گیرم،تو رو خدا چند تا جوک جدید بگین.خلاصه دردسرتان ندهم  

 

،تازگی ها مجبور شدم برای انکه ثابت کنم فرزند چیز فهم  

 

وباتوجهی هستم،بروم ویدئوکلوپ سرکوچه عضو شوم تا هر شب  

 

فیلم های کمدی کرایه کنم تا مامان ببیند و غش غش بخندد(به نظر  

 

من که اصلا هم خنده دار نیستند).البته این جمله را جدیدا یاد گرفته  

وروزی چند بار ا لبخند می گوید:بخند تا دنیا به تو بخندد!بعد از  

 

مشورت فراوان با دوستانم به این نتیجه رسیدم که پول به حساب  

 

بریزم و مشترک مجله ی گل اقا شوم تا مجله را بیاورند دم در خانه  

و دیگر اینکه ادرس سایت هایی که جوک دارند را به او دادم تا کل  

وقتش را پر کنم،البته با هزار جان کندن روش کار با کامپیوتر رابه  

این مامان نوگرا یاد دادم.حالا به نظر شما،بچه ی خلف و فرزند  

 

صالح بهتر از من پیدا می شود؟!

نظرات 10 + ارسال نظر
[ بدون نام ] 1389/09/15 ساعت 21:12

نننننننننننننننننه تو بهتریییینییییییییییییییی مامانتم دوست دارم خیلی باحال باید باشه

مرسیییییییییییییییییییییی گلم!
اما چرااااااااا اسمت رو ننوشتی تا ببینم که چه کسی به مامان من میگه باحال!!!
اگه بازم اومدی حتما بهم اسمت رو بگو که بیشتر باهات اشنا بشم!
ممنونم که سر زدی!

اخرین قطره اشک 1389/09/15 ساعت 21:23

بر منکرش لعنت اصلا من به عمرم فرزند صالح و خلف از تو ندیدم!
گفتم چرا هی دنبال جوک جدید می گردی نگو می خوای خلف بودنتو ثابت کنی!
من از امروز هر جوک دسته اول که اومد دستم بهت می گم!
اینم می نویسم چون ازش خوشت اومد:
بی حرمتی به ساحت خوبان قشنگ نیست!
باور کنید که پاسخ آیینه سنگ نیست!

وااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااای ممنونم!
خیلی این جمله باحاله!
منکه باهاش حال کردم!
باشه پس یادت نره جوک برام بذاری!
ببینم منو مسخره کردی یا اینکه واقعا فکر میکنی فرزند خلفی هستم؟؟؟؟

سلام بر رفیق شفیق خودم..
خوبی؟!؟!؟!!؟!؟
وقتی صفحه ی وبت رو باز می کنم..
اولین جمله..عنوان وبت من رو به چه روز هایی که نمی بره..
پست خوبی بود...
از این پست های خودمونی خوشم میاد!!!
باز هم دست به قلم شو...هر کسی سبک خاص خودش رو داره!!
نظر دادن برای وبت یه کمی سخته..چون بلگفا نیست...
نمی دونم چرا؟!؟!؟!؟!
اما با این حال باز هم میام...ارزش تو خیلی بیشتر از این حرف هاست برام...
موفق باشی عزیز دلم

سلام بر رفیق قدیمی و بی معرفت خودم!
نمیدونم که پستی رو که راجع به تو نوشتم رو خوندی یا نه!
اگه خوندی که امیدوارم که بفهمی چی گفتم اگر هم نخوندی برو بخون!
دارم از خودم میپرسم که چه طور شد که یاد من افتادی!
راستش برام خیلی خیلی عجیبه!
در ضمن اگه ارزش من بیشتر از این حرفست ازم هیچ خبری نمیگیری و حتی براش off هم نمیگذاری تا ببینم که هنوز توی دلت جایی برای من هست؟
در هر حال ممنون که حرف زهرا رو گوش کردی و اومدی!
فکر کنم اگه اون بهت نمیگفت عمرا میومدی اینجا!
برای تو هم موفقیت رو ارزو میکنم البته با دوستای خودت!

راستش رو بخوای پستی رو که راجع به من نوشتی رو ..نه..
نخوندم..یعنی پیداش نکردم...
اما من به حرف زهرا نبود که اومدم اینجا..
خیلی وقتها میام اینجا...
وب زهرا...
حتی وب خودم..
این روزا خیلی اشفته ام..
یه کمی بهم حق بده..شبها اونقدر از درس و کلاس خسته می شم
که همیشه کتاب رو صورتم خوابم میبره...!!!
خر خون نشدم...اینجا مثال خواهی نشوی رسوا صدق می کنه
دیدی که احتمالا!!! وب خودم رو هم خیلیییییییییی وقته که حتی
نظر هاش رو هم نمی رم که بخونم...
با همه ی این احوال از این به بعد سعی می کنم زود به زود بیام... خیلی دوست دارم
فعلا..!!

راستش رو بخوای اگه یکم زود تر میومدی و ازم سراغی میگرفتی شاید هیچ وقت اون حرفا رو نمیزدم!
حیف که دیر اومدی!
در هر حال نمیدونم چقدر میومدی اینجا!
اما چون درکت میکنم از گناهت گذشتم!
میدونم چی میکشی تو اونجا!
بالاخره ما از شما انتظار رتبه زیر ۱۰ رو میخوایم!
در غیر اینصورت راه دیگه ای نداره!
در ضمن من هنوز ازت دلگیرم!اما به شدت قبل نه!!!!!!
چون بالاخره اومدی!خودش حرفیه!
مرسییییییییییییییییییییییییییییییییی که میای اینجا!
حداقل یه نظر بده وقتی میای!
تا فکر نکنم که فراموش شدم !

سلام به وب من سر بزن همین وب
ببخشید نیامدم اگر همین الان بیای و اپ من را بخوانی میفهمی

باشه گلم!
اومددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددم!

سلام دستت درد نکند که امدی
اما من که الان دستم حسابی درد میکند
دعایم کن این روز ها اصلا حوصله ی هیچی راندارم
راستی به ان یکی وب من هم سر بزن

نیلوفر 1389/09/19 ساعت 17:37

چرا داستان بعدیو نمی نویسی منتظرم

ببخشید عزیزم!
اخه تا اخر این هفته نمی تونم که اپ بذارم!
انشا الله اخر هفته!
بازم شرمنده!

محمد 1392/02/10 ساعت 06:34 http://sm_mp2000@nimbuzz

سلام.فکاهیه خیلی جالبی بود.اگه واقعا همچین ادمی بودی خلف بودی.البته خلفی

ی نینا و ی سارا 1392/08/24 ساعت 19:53

سلااااااام خیییییلی داستان جالبی بود عزیزممممممموفق باشی .راستی اگه دوست داشتی ی سر ب چت روم ما بزن خوشحال میشیمممممممم [:S017:] .

ی نینا و ی سارا 1392/08/24 ساعت 19:55

نینا و اسکای چت

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد